12 فروردین نود بود. رفتیم رودخونه،گفتم باید از این جا بپرم. رفتم روی سکوی رودخونه وایستادم کلی ژست هم اومدم که انگار دارم تو المپیک پرش با مانع کار میکنم.خلاصه آماده ی پریدن شدم و پریدم ولی یه دفعه با کله تو گل ها فرود اومدم جلوی کل فامیل و همه ی افرادی که اونجا بودند حالا حساب این که آشنا باشن و سوتیم و دیده باشن رو خودتون بکنین.